زهرا فرود:" علیرضا جلالی تبار" از بازیگران عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون است که تاکنون بازی در نقشهای مختلفی را در کارنامه هنری خود ثبت کرده، اوکه فارغ التحصیل هنرستان صدا و سیما در رشتههای هنرهای نمایشی و فارغ التحصیل دانشکده هنر و معماری در گرایش ادبیات نمایشی و کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه خاتم است میگوید: تلویزیون باید نقش خود را براساس قانون اساسی دوباره هدف گذاری کند و از پیشرفت به سمت تریبون شدن فاصله بگیرد.
بازیگر سریال بچه مهندس ۴ به خبرنگار دیباچه گفت : به لحاظ شرایط تولید، متاسفانه تلویزیون رسمی ما خیلی فن، تکنیک، قاعده وقانون مالی بروزی ندارد ودست مزدهای بازیگران به اندازه یک چهارم یایک پنجم سال ۹۰ تبدیل شده ،بنابراین جمع کردن یک تیم بازیگری خوب بسیارسخت است ودر کنار آن هزینههای تولیدو سایر روز مرگیها چندین برابر شده ونیز پیدا کردن نویسندهای که بتواند دراین شرایط بد اقتصادی فائق آید وذهن آزاد داشته باشد، مشکلات خاص خود رادارد وگاهی نوشتن یک متن ودادن آن به دست گروههای تولیدی که چشم انداز بلندمدتی برای کارهای فرهنگیشان ندارند ،یک وضعیت نامطلوب وناخواستهای را پیشِ پای تولید میگذارد که ترجیح میدهند بایک سیناپسِ تصویب شده سراغ تولید بروند وبا چانه زنیهای جلسه ایِ مداوم، متنها را پیش ببرند، ولی عملا باعث میشود که گاهی با وجود طراحی یک شخصیت مجبور به حذف آن در فرایند تولید شویم وافسوس این چنین اتفاقی تا کنون برای من رخ داده که سریال "روزهای آبی" نمونهای از این امر بود و برای این مجموعه شخصیتهای زیادی طراحی وتعریف شده بود که هیچ کدام به فرایند تولید نرسیدند واین مسئله هزینههای زیادی را برای صدا وسیما دربرداشت و امیدوارم متولیان این عرصه از سطر تا ضلع رسانه ملی رابررسی کنند و تفاوتش با تریبون را در نظر بگیرند و وظایف این رسانه در پهنه قانون اساسی وفرهنگ کشور را هدف گذاری مجدد کنند واجازه دهند دیگران نیز سهمشان رادر حیطه فرهنگ کشور ایفا کنند واین مشکل فعلا در زمینه رسانه های خانگی وجود ندارد البته اگرصداوسیما نقش ناکاملش رابه این عرصه نیز تامین ندهد.
جلالی تبار در ادامه گریزی هم به تئاتر زد و ادامه داد : امیدوارم که بعد از سالها بتوانم در شرایط محترمی به کارنوشتن بر گردم که درواقع رشته تحصیلی کارشناسیم است ومتنهایی که دوست دارم را به صحنه ببرم ودرواقع درکنارش بتوانم کار کارگردانی را که تجربه موفقی دراین عرصه داشتم ادامه دهم واین فاصله ده ساله که بین ساخت اثر اتفاق افتاده را برطرف کنم ودراین زمینه فعالتر شوم و آرزو میکنم روند واکسیناسیون سراسری زودتر پیش برود که بتوانیم سالنهای سینما وتئاتر رابازگشایی کنیم.
او تصریح کرد: تئاتردراین مدتی که سالنهای خصوصی شکل گرفتندبه ظرفیتهای تازهای دست یافته تا بتواند پذیرای اندیشهها ومخاطبان جدیدی در قسمتهای مختلف جغرافیای شهربزرگ تهران باشد وهمچنین به عنوان انگیزهای برای دانش آموختگان تئاتر در شهرستانهای بزرگ وکلان شهرهایی مثل مشهد، اصفهان، شیراز، کرمانشاه و تبریز مطرح شودتا در بستر آن بتوانند ،کارهای خوبی را مناسب احوال شهرهایشان وبازتاب دهنده روحیات مردمانشان ونیازهای فرهنگیشان به روی صحنه ببرند.
این بازیگر عنوان کرد : ازآنجا که مسلما هرعملکردی آزمون وخطاهایی را بدنبال خواهد داشت ازاین رو، برون سپاری یا مشارکت طلبی عرصه فرهنگ در بخش تئاتر نیز خطاهایی داشته ازجمله اینکه حمایت دولتی از موضوعاتی که متولیانش بخشهایی مثل شهرداری یا وزارت فرهنگ است قطع شد ومسائلی، چون فرهنگ نسل جوان و یا مباحثی که گفتنش لازم است و تخصیص بودجه دولتی وبودجه مالیات دهندگان را میطلبدتا پایدار باشد نادیده گرفته شد و درعوض یک نگاه سرسری بوجود آمد که گمان میکرد ورود سرمایههای بخش خصوصی درمانگر همه مشکلات ودغدغهها است در صورتیکه سرمایههای بخش خصوصی نیز بصورت موردی تزریق میشد و به جای تئاتر خصوصی وتئاترمشارکتی، تئاتر تجاری را تشویق وپشتیبانی نمود واین تئاتر تجاری کم کم سویه نازلی را درپیش گرفت ،علی رغم اینکه تمام اقشار جامعه احتیاج به تئاتر دارند وجماعتی که متولیان یا برگزیدگان این گروها هستند میتوانند درتئاتر سرمایه گذاری کنند وحرف خودشان را از رسانه هنر بیان کنند.
جلالی تبارادامه داد: ازسمت دیگری این سالها کتابهای زیادی در زمینه تئاترمنتشرشده که شاید یکی دودهه قبل، جای خالی آنها به شدت احساس میشد و این مورد درکنار ارتباطات تصویری باجهان باعث شده پتانسیل کم نظیرتئاتر ونمایش ایرانی بتواند یک مجالِ بروزِ خیلی خوبی پیدا کند، ازاین رو زمانی حلقه فرهنگ کامل خواهد شد که از طریق پلتفرمهای جدیدی که این روزها درفضای مجازی شکل گرفته اند، هنر تئاتر به عنوان یک رسانه فرهنگی درکنار سینما، تلویزیون، رادیو وکتاب به مردم و مخاطبین شناسانده شود، ما همیشه باید در خاطر داشته باشیم که یکی از مهمترین وظایف بخشهای فرهنگی و متولیان فرهنگی ،تربیت مخاطبان واطلاعات دادن به مخاطبین درباره یگ گونه نمایشی یا یک گونه موسیقایی یا ... است، بنابراین بجای اینکه عدهای بیایند و در جزئیات دخالت بکنند، بهتر است کلیات حضور یک گونه فرهنگی راتبیین کنند و این اصل تمام نخواهد شد، چون با آمدن نسلهای جدید همچنان این روند ادامه خواهد داشت.
" جلالی تبار " بازیگر سریال" وارش" پیرامون کم توجهی به ساخت تله تئاترنیز بیان کرد : متاسفانه همانطور که در سینما از چشم اندازِ چهل ساله و بلندمدت غافل هستیم، در تئاترمان هم همینگونه است و با تغییر مدیریتها، انگار جهان دوباره اختراع شده و از ابتدا باید اختراع چرخ، خط، پول و تمدن را دوباره توضیح داد تا مدیران متوجه شوند در چه کُرسیای تکیه زده اند، ولی علی رغم همه اینها دورههای خیلی خوبی هم داشتیم و این باعث شده که دراین دورهها بتوانیم توسط برخی متولیان ازجمله بخش خصوصی مثل بتهوون یا سالنهای ایرانشهر که از سوی شهرداری حمایت میشوند و یاگاهی از سوی خودِ صاحبان آثارکه کارشان را تصویربرداری کردند و به صورت دی وی دی بین دانشجویان، دوستان و آشنایانشان پخش نمودند، خاطره ویا شِمهای از تله تئاترها را حفظ کنیم،ولی یادمان نرود که تئاتر تلویزیونی باید در مرتبه نخست،بصورت زنده پخش شودو بعدتر بصورت ضبط شده بازپخش گردد ونکته دومی که دراین مورد نباید از خاطرمان برود این است که تئاتر تلویزیونی جای اجرای زنده را نمیگیرد، هرچندکه نمایشهای موفق میتوانند این اقبال را داشته باشند که درشبکههای فرهنگی مثل شبکه ۴ نمایش زنده داشته باشند و مخاطبین خودراحفط کنند و در عین حال به اعتبار این رسانه بیافزایند، اما حضور تماشاگر در سالن،وجه متمایز کننده تئاتر و نمایش از گونههای دیگر هنرهای نمایشی است به این معنی که تئاتر تکرار شدنی نیست و مثل خود زندگی که هرلحظه که میگذرد برگشت ناپذیر است، بنابراین گونههای فرعی مثل نمایشهای تلویزیونی و نمایشهای رادیویی در واقع گونههای اصیل تئاتر حساب نمیشوندبلکه بخشهای میان رسانهای ، به حساب می آیند، مثلا در زمینه مطبوعات، ورود رسانههای اینترنتی، حالت مکملی برای رسانههای چاپی واقع شد و شکلهای میان رسانهای بین تصویر و نوشتار را ایجاد کرد، ازاین رو در این میان آنچه که اهمیت دارد این است که، قدرگنجینه ادبی کشورمان را درزمینه هنرهای نمایشی و نمایشنامه را بدانیم و نویسندگان بزرگمان را بشناسیم وفارغ از گرایشهای حزبی، تاریخی واتفاقاتی که در گذشته بوده، قدر این گنجینههای ادبی زبان میهنمان را گرامی بداریم ودرک کنیم که اینها برگ برنده ما درعرصه جهان هستند ؛ اما وقتی این وجود نداشته باشد، نمایش در بی خبری به صحنه میآید وتماشاگر اطلاعی از آن واقعهای که در کشورش درحال رخ دادن است اطلاعی ندارد ودرگیجی وگنگی هم پایان پیدا میکند واینگونه فرصت سوزیهای پشت هم باعث میشود ،جایگاهی که در دهه ۴۰ تا۷۰ درعرصه تئاتر ونمایش در جهان داشتیم را با دست خودمان از دست بدهیم.
بازیگر مجموعه "سارق روح " در ادامه به رمز ماندگاری نقش اشاره کرد و گفت : ماندگاری یک نقش دلایل مختلفی دارد، بارها ممکن است یک بازیگر دریافت درستی ازشخصیت داشته باشد وهمینطور متن خوبی دراختیار داشته باشد ودرکنار آن اجرای مطلوبی هم ارائه دهد، ولی این اجرا در تدوین بریده شود ویادر زمان نمایش بصورت اصولی نشان داده نشود، اما برعکس گاهی همه چیز ازقصه گرفته تا متولیان پخش ویا اکران، دست در دست هم میدهند تا موفقیتت را تضمین کنند بنابراین این اقبال یک بازیگر است که یک یا چند نقشش شامل وجهه ماندگاری شود وتوسط یک یادو نسل مورد اقبال قرار گیرد.